در فضای مجازی، متنی منتشر شده که مدعی است؛ «تاسوعا و عاشورا معنای عددی ندارند، بلکه معنای: کلمه التاسوعاء روز بالا بردن ظرفیت و ایجاد فراخی در سینههاست و العاشوراء نیز یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا میرود. این دو کلمه از ابداعات امام سجاد(ع) است و این دو معنی خیلی عاشقانه است».
حجتالاسلام والمسلمین رضا حیدری، استاد حوزه علمیه در یادداشتی که در اختیار رسانهها قرار داده است ادعاهای مذکور در آن متن منتشر شده در فضای مجازی را صحیح ندانست و در دو مقام، اجمالی و تفصیلی پاسخهایی را ارائه داد که تقدیم مخاطبان میشود:
پاسخ اجمالی
ملاک و مرجع در این موارد، کتب لغت و علم صرف و ادبیات عرب و نیز کاربست این واژگان در روایاتِ رسیده است. هیچ یک از کتب لغت از ابتدا تاکنون چنین ادعاهایی را تأیید نمیکند، بلکه همگان کلمه عاشورا را علَم برای روز دهم محرم میدانند و این اختلافی نیست (به عنوان نمونه: النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج ۳، ص ۲۴۰، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۷۵) هرچند در باره عربیِ اصیل بودن یا وامواژه بودن کلمه عاشورا و نیز درباره قیاسی بودن یا سماعی بودن آن و اسلامی بودن یا استعمال آن در ادیان پیشین اختلافات و بحثهایی وجود دارد که در این مختص نمیگنجد. همچنین مستندی برای این ادعا که امام سجاد(ع) ابداع کننده بودهاند وجود ندارد، بلکه قرائنی بر قدمت واژه عاشورا پیش از اسلام وجود دارد. هرچند واژه تاسوعا بعد از شهادت امام حسین(ع) ملحق به عاشورا شد.
پاسخ تفصیلی
متن منتشر شده در فضای مجازی دست کم حاوی پنج ادعاست که هر پنج ادعا را به تفصیل بررسی میکنیم:
ادعای اول متن این است که کلمه عاشورا و تاسوعا عدد نیستند و هیچ ربطی به اعداد ندارند و برای اثبات این ادعا سه سؤال مطرح میکند و یک استدلال.
در پاسخ به سؤال اول باید گفت: واژه عاشورا مختص دهم ماه محرم است و برای دهم ماههای دیگر به کار نمیرود، زیرا علَم و اسم خاص برای دهم ماه محرم است. لذا معرفه است و الف و لام تعریف بر سر آن نمیآید، مگر الف و لام زائده غیر لازمه که برای زینت و تزئین است. واژه عاشورا گاهی به تنهایی به کار میرود و گاهی مضافالیه برای «یوم» است، اما ظاهراً هیچگاه نَعت(وصف) یوم قرار نمیگیرد.
پاسخ به سؤال دوم از پاسخهای آتی معلوم میشود.
در پاسخ به سؤال سوم یعنی استعمال این دو کلمه قبل از اسلام باید گفت: واژه تاسوعا ظاهراً قبل از اسلام کاربردی نداشته و ملحق به عاشوراست و مولد است (صحاح اللغه، منتهى الأرب) و اما در کلمه عاشورا بحثی پر دامنه وجود دارد. برخی کتب لغت معتقدند کلمه عاشورا قبل از اسلام نبوده است (مانند جمهره اللغه، النهایه و مجمع البحرین) و برخی کتب لغت و نیز روایات متعدد در مجامع حدیثی شیعی و سنی حکایت از کاربرد آن نزد یهودیان، مسیحیان، داشته و بعد وارد زبان عربی شده و به اصطلاح وامواژه است (برای اطلاع از این روایات رجوع کنید: پیام حوزه، بهار ۱۳۷۴ و تابستان ۱۳۷۴، شماره های ۵ و ۶ مقاله ای از آیت الله رضا استادی).
در پاسخ به استدلال نویسنده متن بر اینکه کلمه عاشورا بر اساس قواعد شمارش عربی ساخته نشده پس عدد نیست، میگوییم: اگر کلمه عاشورا عربیِ اصیل باشد در شمار کلمات سماعی است نه قیاسی، لذا اشکال قاعدهمند نبودن وارد نیست و اگر مولد، اسلامی و وامواژه باشد اشکال قاعدهمند بودن یا نبودن به کلی منتفی است. لذا آنچه نویسنده آن متن در سه سؤال و نیز آنچه به عنوان استدلال آورده است صرفاً حاکی از استبعاد او است و دلالتی بر مدعا ندارد.
ادعای دوم آن متن این است که: عاشورا مبالغه است و به معنی جای میل به معاشرت یا روز معاشرت با امام است.
در پاسخ باید گفت: حروف اصلی و ریشه کلمه، «ع ش ر» است که دو معنی دارد؛ ۱- معاشرت، رفاقت، همنشینی، همراهی ۲- عدد ده که از اعداد عقود است و شاید به همین وجه بتوان این دو معنا را به هم برگرداند. وزن «فاعولاء» هرچند برای مبالغه کاربرد دارد اما به معنی زمان (روزی که…) و مکان (جایی که..) نیست و علمای ادبیات عرب آن را در شمار صیغهها و اوزان زمان و مکان ذکر نکردهاند و به کار هم نرفته است.
ادعای سوم درباره کلمه تاسوعا است که آن را همخانواده «إتسع» به کسر همزه به معنی وسعت پیدا کرد و فراخی یافت، گرفته است و تاسوعا را به معنی جای بالابردن ظرفیت یا روز فراخ شدن سینهها معنی کرده است.
پاسخ ما این است که اولاً؛ وزن فاعولاء به معنی مکان (جایی که…) و زمان (روزی که…) به کار نمیرود؛ چنانکه درباره کلمه عاشورا گذشت. ثانیاً؛ اگر آن را همخانواده «إتسع» مانند إتساع شرائین بگیرد پس حروف اصلی و ریشه کلمه، «و س ع» خواهد بود و در این صورت باید تاسوعا بر وزن فاعولاء و تاء آن منقلب از واو باشد (واسوعاء بوده که به تاسوعاء منقلب شده است) که مؤیدی در قواعد ادبیات عرب ندارد و یا اینکه تاسوعا بر وزن تافعُلا باشد که چنین وزنی در ادبیات عرب نداریم. پسنمی توان پذیرفت که تاسوعاء از إتساع باشد.
ادعای چهارم این بود که این دو نام از ابداعات امام سجاد (علیهالسلام) است. پاسخ میدهیم که این ادعا نیازمند ارائه سند و منبع است و نه تنها منبع معتبری برای آن وجود ندارد، بلکه حتی منبع نامعتبری هم سراغ نداریم که به این مطلب تصریح کرده باشد. واژه تاسوعا همانطور که گذشت مولد است و به عاشورا الحاق شده اما اینکه از چه زمانی کاربرد داشته و وضع آن تعیّنی است یا تعیینی نیازمند وارسی کتب است. اما درباره خود عاشورا چنانکه در پاسخ ما به سوال سوم در ادعای اول گذشت روایات متعددی وجود دارد که حاکی از استعمال واژه عاشورا پیش از اسلام است و اینکه تمامی آن روایات مجعول باشد به گونهای که حتی یک روایت قابل تمسک نباشد خیلی بعید است.
اما درباره ادعای پنجم که عاشقانه بودن این معنا از تاسوعا و عاشورا است باید گفت؛ کاش نویسنده متن این سخن را در ابتدای متن میآورد تا مخاطب بداند با یک متن علمی و متعارف مواجه نیست بلکه متنی عاشقانه و شاعرانه و برداشتی آزاد و تخیلی است. علاوه بر اینکه در چنین متنها و برداشتهایی نیاز به استناد به ریشه لغات و یا انتساب به امام معصوم نیست.
چند پینوشت برای پژوهشگران
۱- برخی اهل لغت، عاشورا را تنها واژه عربی بر وزن فاعولاء دانستهاند و برخی واژگان دیگری نیز افزودهاند. درباره وزن فاعولا و مسائل مربوط به آن کتابی از عبدالله الجبوری با عنوان «فاعول؛ صیغه عربیه صحیحه: دراسه و معجم» و نیز مقالهای از رجاء عبدالرحیم خاشع با عنوان «دلاله صیغه فاعول فی القرآن الکریم» منتشر شده است.
۲- در مواردی از مراجعه به کتب لغت چنین احتمالی داده شده که مقصود از عاشورا نهم محرم باشد و با تاسوعاء فرقی نداشته باشد. اما برخی محققین منشأ این احتمال را برداشت نادرست از برخی روایات صوم دانستهاند. معنی روایت: «لاصومن التاسع» افزودن روزه روز نهم به روز دهم است نه اینکه مراد از نهم ماه، همان عاشوراء باشد.
۳- گذشت که از روایت متعدد در مجامع حدیثی شیعی و سنی چنین استفاده میشود که روز عاشورا در گذشتههای دور در سایر ادیان مورد تعظیم و از ایامالله بوده است. از زمان حضرت موسی تا بعثت رسول اکرم(ص) از مبعث تا هنگام وجوب روزه ماه رمضان و نیز پس از آن همواره مورد تعظیم بوده است و احکام و مناسک خاصی داشته است مثلا با انجام روزه در آن، بزرگ داشته میشد.
و در همان روایات گاهی وجهی برای عظمت روز عاشورا و رخداد حوادث متعددی در آن ذکر شده است و البته برخی از آنها مورد خدشه قرار گرفته است، اما توجه به این نکته لازم است که اگر همه حوادثی که وقوع آنها در این روز ذکر شده مطابق با واقع باشد، باز عظیمترین و خطیرترین آن حوادث، حادثه کربلاست لذا میتوان گفت اساسا وجه عظمت این روز، حادثه کربلاست و از برخی روایات مانند آنچه طریحی در مجموع البحرین در ماده عشر ذکر کرده (فی مناجاه موسی لم فضلت امه محمد …) می توان استفاده کرد که بزرگداشت این روز از همان زمان حضرت موسی نیز به همین علت بوده است. هرچند معالأسف، کارخانه تحریفسازی بنیامیه توانست سایه سایر حوادث مذکور در روایات را بر حادثه کربلا بیندازد و آن را از اولویت توجه برخی مسلمانان خارج کند.
۴- در توضیحات آمد که پیشینه استعمال واژه عاشورا مربوط به قبل از اسلام است و این را میتوان از وجود واژه عاشورا در روایات متعددی که در مقام بیان اهمیت این روز نزد امم سابق است استفاده کرد. مگر اینکه گفته شود: قبل از اسلام در ادیان سابق آنچه مورد اشاره بوده و احکامی داشته است روز دهم یا نهم محرم بوده که مصداقاً بر روز عاشورای اصطلاحی منطبق است نه اینکه واژه عاشورا پیش از اسلام کاربردی داشته باشد که این با ظاهر روایات سازگار نیست.
یا اینکه گفته شود تمام روایاتی که در آن از عاشورای پیش از اسلام سخن رفته است و عمدتاً دلالت بر عظمت این روز پیش از اسلام و روزه گرفتن یهودیها در آن دارد جعلی است و همه آن روایات، ساخته و پرداخته بنیامیه بوده تا موضوع کربلا و حادثه عاشورای سال ۶۱ را لوث کنند. (بنگرید مجله الهادی، صفر ۱۴۰۱ ه ق، سال هفتم، شماره ۲، از ص ۳۱ تا ۳۸، مقالهای از استاد حسن توفیق سقاف) که این هم ادعایی است که نیازمند بررسی جداگانه است و بر اهل اطلاع مخفی نیست که رمی این همه اخبار به جعل ادعایی بزرگ است به ویژه آن دسته که در مجامع شیعی مذکور است. شاید با مراجعه به مصادر معتبری که درباره روزه یهود و حکم روزه روز عاشورا در اسلام بحث کردهاند بتوان حقیقت را به دست آورد، چنانکه آیتالله نجمالدین طبسی در کتاب «صوم عاشوراء» و نیز آیتالله رضا استادی در مقالهای (پیام حوزه، بهار ۱۳۷۴ و تابستان ۱۳۷۴، شماره های ۵ و ۶) به آن پرداختهاند و در دسترس علاقهمندان است.
رضا حیدری ـ اهواز ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ و ۱۵ محرمالحرام ۱۴۴۴