روابط عمومی به معنی مجموعه ای از افراد از یک تا چندین عضو و تجهیزات رسانه ای و غیر رسانه ایِ در خدمت رسانه گفته می شود که با هدف برقراری ارتباطِ یک نهاد با دنیای خارج از خود به فعالیت مشغول است.
می توان از تعابیری مانند “آینه تمام نمای یک مجموعه” و” پُل استراتژیک” برای این واحد استفاده کرد زیرا نگاهِ جهانِ خارج به درون مجموعه از کانال روابط عمومی و نمایی است که این نهاد به خارج از مجموعه “مخابره” میکند ، همچنین راه تعامل و هم افزایی با مجموعه های دیگر به ناچار از “پُل استراتژیکی به نام روابط عمومی” خواهد گذشت.
سیستم “ارسال و دریافت اخبار رسمی دولتی” در ایران باستان و عهد هخامنشیان بویژه در دوره زمامداری داریوش یکم هخامنشی تثبیت گردید و کتیبه های این دوره تمامیِ عناصر و مولفه های روابط عمومی را در خود جای داده اند.
بدون شک در دوره های پیش تر نیز در ایران از عنصر ابلاغ رسمیِ اخبار موثق و سیستم معرفی افراد ، چهره ها ، شخصیت ها و تبلیغات رسمی ، استفاده می شده است ؛ اما به دلیل سازماندهی و ایجاد زیرساخت های اساسی برای ارسال مراسلات و مکاتبات در عهد داریوش یکم هخامنشی ، حک کتیبه در امکنه پر تردد به زبانهای روز دنیای باستان مانند: پارسی باستان ، عیلامی و بابلی با هدف اطلاع رسانی به قومیت های مختلف تابعه امپراطوری هخامنشی “می توان پیدایش نخستین سازمان روابط عمومی رسمی در جهان را به ایرانیان نسبت داد” .
یوزف ویسهوفر درباره انتخاب محل کتیبه بیستون عقیده دارد : 《اینکه داریوش اینجا را برای بنای تاریخی خود انتخاب کرده تصادفی نبوده است . جاده بسیار کهن کاروان رویی از اینجا می گذشت ، محلی که حتی اکنون سرزمین کم ارتفاع بین النهرین ، یعنی حوزه پیرامون بابل و بغداد را به سرزمین مرتفع ایران(اکباتانا) می پیوندد . این جاده سپس به خاور دور متصل شد و نام “جاده ابریشم” را بخود گرفت》. (ویسهوفر ، یوزف ص ۲۹)
نباید از نقش اطلاع رسانی سنگنبشته های باستانی غافل شد . چرا که میدانیم یکی از اساسی ترین وظایف نهاد روابط عمومی ، پرداختن به “اصل اطلاع رسانی” ، “تبیین مواضع” و “عنصر تبلیغات” است .
《بیش از نیمی از سنگنبشته های سلطنتی به زمان پادشاهی داریوش یکم و پسرش خشایارشا تعلق دارند ، یعنی از پایان سده ششم تا میانه سده پنجم قبل از میلاد.》(همان ، ص۲۴)
داریوش یکم هخامنشی با علم به اهمیت مثلث “اطلاع رسانی” ، “تبیین مواضع” و “عنصر تبلیغات” در رساندن پیام خود به اقوام و نژادهای مختلف در راستای تحکیم حکومت خویش ، نخستین شخصیت تاریخی بشر است که با “علم و آگاهی کامل” ، آنچه که امروز “روابط عمومی” نامیده می شود را به استخدام خود درآورد.
یوزف ویسهوفر درباره سنگنبشته داریوش یکم در بیستون می گوید : 《بدون تردید سنگنبشته جنبه تبلیغی دارد و توصیف شاه از خویشتن است ، و از این لحاظ بسیار همانند کارنامه(res gestae)، اوگوستوس است . هم داریوش و هم امپراتور روم مشتاق بودند که درباره مشروعیت حکومت خود تبلیغ کنند و رژیم خود را داروی آشوب و بی نظمی و بی سامانی و نا ایمنی بنمایانند. و هردو نیز برای این کار از روش مشابهی استفاده کردند . اعلامیه ای رسمی با زبان اول شخص مفرد به صورت روایتی اصیل در محلی مهم ، در جایی آرامگاه و در جایی محل پیروزی، و سپس آن را در نسخه های متعدد در سراسر امپراتوری توزیع کردند.》(همان ، ص۳۰) می توان از این گزارش نتیجه گرفت که با توجه به اختلاف زمانی پیدایش امپراتوری روم پس از هخامنشیان ، آنان در این موضوع از ایرانیان الگوبرداری نموده اند.
استفاده ایرانیان هخامنشی بویژه در عهد داریوش یکم از سیستم ارسال مراسلات سریع و اطلاع رسانی اخبار از پایتخت به سراسر کشور و بالعکس ، یکی دیگر از دلایل دانش ایرانیان باستان و آگاهی آنان از اهمیت وجود نظام سیستماتیک ارسال و دریافت خبر و تبلیغات در راستای تحکیم قدرت امپراطوری بود .
در تاریخ ، راه اندازی و تاسیس نخستین “سیستم مکاتبات اخباری و اطلاع رسانی دولتی” که یکی دیگر از وظایف نهادی است که امروزه “روابط عمومی” نامیده می شود نیز به ایرانیان بویژه داریوش یکم هخامنشی بر می گردد.
حفظ گستره پهناور امپراطوری داریوش یکم و سلسله هخامنشی طبیعتا “نوعی سیستم یکپارچه اطلاع رسانی و تبلیغاتی” با سرعت عمل بالا طلب می نمود و طبیعتا بدون وجود یک “نهاد نظام مند در درون حکومت” ، این امر میسر نمی گردید.
ایجاد چاپارخانه برای اولین بار در جهان نشان از آگاهی ایرانیان باستان به اهمیت سرعت انتقال اطلاعات و اطلاع رسانی ، اخذ تصمیم و انجام عکس العمل در سریعترین زمان ممکن است.
در کتاب امپراتوری ایران اثر دان ناردو به نقل از هرودوت در باره جاده ۲۵۰۰ کیلومتری شوش به سارد آمده است : 《در فواصل معینی در جاده ایستگاه هایی با مهمانسراهایی عالی ساخته شده … در لیدی و فریقیه در مسیری حدود ۵۰۰ کیلومتر ۲۰ ایستگاه وجود دارد … تعداد کل ایستگاه ها یا چاپارخانه ها در جاده ، از سارد تا شوش به ۱۱۱ می رسد …》(دان ناردو ، ص۵۹)
دان ناردو می نویسد : 《پیک های سلطنتی[برید] داریوش سوارانی بودند که در هر ایستگاه پیوسته اسب خود را عوض می کردند ، در پشت زین می خوابیدند و این فاصله را فقط در پانزده روز طی می کردند》(همان ، ۵۹)
آنچه تردیدی در آن نیست ، آگاهی هخامنشیان ، خاصه داریوش یکم به اهمیت مثلث “اطلاع رسانی ، تبیین مواضع و تبلیغات” در تحکیم و دوام اقتدار حاکمیت است.
رضا بختیاری کیان
منابع :
ایران باستان ، یوزف ویسهوفر ، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، انتشارات ققنوس ، چاپ چهارم ، ۱۳۸۰
امپراتوری ایران ، دان ناردو ، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، انتشارات ققنوس ، چاپ دهم ، ۱۳۸۶
با ارزش بود.