علی سلامات با بیان اینکه پیشکسوتان ورزش در حقیقت گنج پنهان و اصالت تاریخ ورزش به شمار میآیند و در فرهنگ ما ایرانیان احترام به مردان محاسن سفید و بانوان سالمند ورزشکار و قهرمان دیروز و کسوتداران ارزشی امروز ورزش یک واجب اکمل است، اظهارکرد: این مهم در فضای ورزش ضمن اینکه به آن تاکید فروان شده، بهره بردن از کلام و تجربیات پیشکسوتان ورزش نیز سفارش شده است اما در فضای فعلی ورزش، نه تنها این اکملها، تاکیدها و سفارشها از سوی مسئولان عملی نمیشود، بلکه گاهی شاهد تخریب، تضعیف و جبههگیری نسبت به قشر کسوتدار ورزش هم هستیم!
وی عنوان کرد: در بخشی از این تضعیفها و تخریبها، ما نیز بیتقصیر نیستیم؛ چون قدر حرمت واقعی و ارزشی ورزشی خودمان را نمیدانیم و بسیار ارزان اقدام به خودزنی میکنیم تا شاید خودمان را به دیگرانی که پیشکسوت را قبول ندارند نزدیک کنیم. در فضای بسیار شلوغ فعلی ورزش، عدهای به جای حمایت از ارزش مقام کسوت ورزش، متاسفانه از این شلوغی، خانهنشینی و نجابت مرامی و اخلاقی پیشکسوتان ورزش سو استفاده کرده و گاهی، اقدام به فضاسازی میکنند تا خودی نشان دهند و تلاشهای کسانی که قصد خدمت واقعی به پیشکسوت ورزش را دارند؛ نادیده گرفته و آنها را دلسرد و دلزده کنند. البته این ترفندهای بیماهیت دیگر اثر مثبت ندارد و خادمان حفظ حرمت کسوت ورزش هرگز از اراده خدمت عقبنشینی نخواهند کرد.
سرمربی سابق تیم فوتبال شاهین اهواز گفت: ورزش و کسوت ارزشی آن، متاسفانه همیشه از سادهاندیشان و تنگنظران حاشیهنشینان بداخلاق و بیمرام ورزش، لطمات بزرگی خورده و همچنان عدهای هنوز هم گرفتار این حاشیهسازان ضد آرامش و پیشرفت ورزش هستند که برایشان دعا میکنیم روزی فرا رسد که این افراد واقعیت را بپذیرند.
وی خاطر نشان کرد: حیف است پیشکسوتان گرانبها خوزستان خانهنشین شدهاند. نمیدانم چرا از دانش آنها استفاده نمیشود. آقایان زمان یاد پیشکسوت میافتند که هواداران زیر تابوت او را گرفتهاند.
سلامات با اشاره به نادیده گرفتن زحمات پیشکسوتان، افزود: با وجود اینکه ورزشگاههای زیادی در اهواز وجود دارد ولی متاسفانه تاکنون هیچ کسی ارادهای نداشته است تا یکی از این ورزشگاهها را به نام یک پیشکسوت نامگذاری کند و این درد جامعه ورزش است که مسئولان آنها اشرافی به این قضیه ندارند.
شاگرد و دستیار مرحوم جاسم اهلیرف در تیم شاهین اهواز در خصوص درگذشت این پیشکسوت فوتبال خوزستان نیز گفت: وقتی آقا جاسم به تهران منتقل شد، از او چند سالی خبر نداشتم تا زمانی که در بیمارستان بستری شد و قلب پاک و مهربان ولی بیمارش را به تیغ جراحی سپرد و متاسفانه تا حدودی فراموش کار شد. آقا جاسم خیلی وقت بود اهواز نیامده بود تا اینکه دو ماه پیش تماس گرفت و گفت “من خوبم و میآیم تا شما و دوستان دیگر را از نزدیک ملاقات کنم اما این فرصت میسر نشد.”
وی تاکید کرد: با قلبی شکسته و چشمانی اشکبار باید بگویم، بیاییم قدر همدیگر را بدانیم.